پالتو های کودکان و بزرگسالان گرم و سبک

به ناچار، بچه‌ها شروع به آزمایش قدرت خود می‌کنند – جدا شدن از والدینشان و ایجاد ظرفیت تصمیم‌گیری. موتورهای پردازش حسی آن‌ها نیز بالا کار می‌کنند و احساس یک کت – حجیم بودن و انقباض آن – اغلب ناخوشایند است، بنابراین آنها آن را دور می‌اندازند.

پسرم می‌گوید: «من نمی‌توانم با کتم بدوم. اما این همه دویدن دلیل دیگری است برای اینکه کت احساس سنگینی می کند.

بچه‌ها معمولاً فعال‌تر از بزرگسالان هستند، بنابراین در سرما راحت‌تر هستند. حداقل برای بچه های بزرگتر، و حداقل در هوای معتدل، احتمالاً آنقدر که ما فکر می کنیم به کت نیاز ندارند.

و بچه ها به سرعت به ما عاقل می شوند. آنها متوجه می شوند که بین آنچه به آنها می گوییم و احساس آنها اختلاف وجود دارد.

گروتزر می‌گوید: «حتی تا کلاس سوم یا چهارم، آن‌قدر صدای والدین را نمی‌شنوند». “و سپس تا کلاس پنجم و ششم، همه چیز به همسالان تبدیل می شود – “هیچ کس دیگری کت نمی پوشد، مامان.” این گروهی است که به آنها اهمیت می دهند و این صداهایی است که می شنوند. بنابراین، در آن مرحله، ما به عنوان پدر و مادر، به نوعی ضرر می کنیم.

من به بچه های خودم نگاه می کنم – آنها هرگز سرد نیستند. و این موضوع دختر و پسر نیست، زیرا با دوقلوهای من، یکی از هر کدام وجود دارد. آنها الان 17 ساله هستند و دیگر حتی کلماتی درباره پوشیدن کت از دهانم بیرون نمی آیند. اما می‌دانم که وقتی اسکی می‌روند، خیلی به این فکر کرده‌اند که چگونه به خیابان بروند سالم و گرم آنها لایه ها و لباس هایی دارند که رطوبت را جذب می کنند. آنها می دانند که بدون آن نمی توانند در بالای یک کوه در 10 درجه باشند.

گروتزر می‌گوید: «بنابراین می‌دانم که وقتی واقعاً مهم است، کت‌هایشان را می‌پوشند. “اما این باید از آنها باشد.”

به عنوان والدین، ما می دانیم که رها کردن همیشه دردناک است. اما اگر بتوانم نبردهای کت را به عنوان نشانه ای در نظر بگیرم که پسرم شروع به ادعای خودش در دنیا کرده است، هویت خود را مطرح می کند و حس اعتماد به نفس و ارزش خود را ایجاد می کند (و من کمک می کنم. او این کار را انجام دهد)، پس شاید بتوانم کل این بحث را دوباره تنظیم کنم. همانطور که گروتزر به من یادآوری کرد، والدین “همیشه باید دید طولانی را داشته باشند، حتی اگر در لحظه ممکن است برای ما سخت تر باشد.”